راه شهدا

۴ مطلب با موضوع «وصیت نامه شهدا» ثبت شده است

💍عروسی بدون گناه ...


🌷ازدواج به سبک شهدا


زیباترین عروسی با دعوت اهل بیت و حضور ۲ شهید مدافع حرم در شب میلاد امام حسین (ع) ...💕


↩️جملاتی تکان دهنده از همسر شهید مرتضی زارع


💝من و همسرم قصد داشتیم تا آغاز زندگیمان را در شب میلاد بهترین سرور کائنات حضرت سیدالشهداء علیه السلام آغاز کنیم.


✍دعوتنامه را خودمان نوشتیم. آقا مرتضی با اشتیاق تمام اصرار داشت تاریخ عروسیمان شب میلاد امام حسین (ع) باشد و روز پاسدار اشتیاقش را دوچندان می کرد.


💌کارت های عروسی را که توزیع می کردیم، جای برخی میهمانان را خالی دیدیم، شروع به نوشتن دعوتنامه کردیم برای امام علی علیه السلام، امام حسین (ع)، حضرت ابوالفضل (ع)، امام جواد، امام موسی کاظم، امام هادی و امام حسن عسگری علیهم السلام و دعوتنامه ها را به عموی آقا مرتضی که راهی کربلا بودند دادیم تا در حرم این بزرگواران بیندازند و برای حضرت مهدی (عج) هم نامه ای مخصوص نوشتیم.😍


🙏از چهارده معصوم عاجزانه درخواست کردیم که در عروسی ما شرکت کنند و برای این که دعوت ما را قبول کنند دعای توسل خواندیم.


😇چند شب قبل عروسی خواب دیدم که من با لباس عروس و آقا مرتضی با لباس دامادی در حرم امام حسین (ع) هستیم و برایمان جشن گرفته اند، یک دفعه به ما گفتند که شما همیشه همسایه ما بودید و یک عمر همسایه ما خواهید ماند.❤️


🙄خواب عجیبی بود برای آقا مرتضی که تعریف کردم بسیار خوشحال شد و گفت: خوشا به حال شما؛ من می دانم که شما شهید می شوید، من به او گفتم اما به نظرم شما شهید می شوی چون مدت کوتاهی در خوابم بودید.



👰عروسیمان رنگ و بوی خاصی داشت، مسئول تالار به آقا مرتضی گفت: عروسی مذهبی در این تالار زیاد برگزار شده اما عروسی شما خیلی متفاوت بود.


📜برگه هایی را که در آن احادیث و جملات بزرگان نوشته بودیم، بین مهمان ها توزیع کردیم و جالب آن که عده ای به ما گفتند آن جملات، راه زندگیمان را عوض کرد! برای ما خیلی جالب بود که تاثیر یک کلام معصوم در مکانی به نام تالار عروسی، شاید تاثیرگذارتر باشد تا روی منبر…


عروسیمان متفاوت بود و شاید به خاطر حضور دو شهید بزرگوار شهیدسجادمرادی  و

شهیدمرتضی زارع 

در این جشن بود…🎊


آقا مرتضی همیشه می گفت: ازدواجم را مدیون حضرت زهرا (س) هستم و برای همیشه مدیون حضرت هستم.


😅شاید خنده دار باشد اما احتمالا ما اولین عروس و دامادی بودیم که قبل از آن که مهمانان به تالار بیایند ما آن جا حضور داشتیم، دلمان نمی خواست مهمانان را معطل کنیم. با گل زدن به ماشین عروس، مخالف بودیم و آن را خرج اضافه می دانستیم البته یکی از همسایه ها به اصرار دوستان چند شاخه گل به ماشین عروسمان زد.


🚗در راه آرایشگاه به تالار، زندگیمان را با شنیدن کلام وحی آغاز کردیم. یادم می آید چون نزدیک اذان مغرب بود، آقا مرتضی آن قدر با سرعت رانندگی می کرد که فیلمبردار به او تذکر داد. در ماشین به من می گفت: نماز اول وقت مهم تر است تا فیلمبرداری! و وقتی وارد تالار شدیم آقا مرتضی به مهمانان گفت:

برای تعجیل در فرج حضرت صلوات بفرستید.


🌧آن شب باران شدید می بارید عده ای گفتند ته دیگ خوردن های زیادی کار دستتان داد اما من مطمئن بودم که خداوند با بارش باران رحمتش به من یادآوری می کرد که همسرت سرسبد نعمت هایی است که من از روی رحمت به تو عطا کرده ام؛ چرا که صدای رحمت خدا مانند صدای پای پروانه روی گل ها بی صداست…


😌حدود دویست غذای اضافه، تاوان عروسی مذهبی گرفتنمان بود😐

عده ای نیامدند و اظهار کردند چگونگی عروسی شما قابل پیش بینی است! صبح فردای عروسی آقا مرتضی غذاهای باقیمانده را بسته بندی کرد و به خیریه داد، همان شد خیر و برکت در زندگیمان…

همسر عزیزم،❤️ دومین سالگرد عروسیمان مبارک باشد. خوشا به حالت! من با تمام ظلماتم روی زمین ماندم و تو در بهشت، در جوار امام حسین (ع) با تمام برکاتش…


پر بیراه نیست که لحظه جان دادن، نام مبارکش را بر زبان جاری کردی… برای همسفر جا مانده ات دعا کن…


🌹من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست

و ازآن روزسرم میل بریدن دارد🌹


داستان ازدواج شهید مدافع حرم مرتضی زارع



@khadem_shohda


🌸خــــادم الــشهــــدا🌸

نشر معارف شهدا در تلگرام.

در وصیت‌نامه شهید جهان‌آرا آمده است:

 

«تو را شکرکه شربت شهادت این یگانه راه رسیدن به خودت را به من بنده فقیر و حقیر و گناهکارخود ارزانی داشتی تو را شکر که این تنها نعمت خدا پسنده خودت را بر این انسان ذلیل عطا فرمودی و من تنها راه سعادت خویش را شهادت در راهت یافتم و چه زیباست که من با زمان کوچکترین وسیله خود اعلاترین و ارزشمندترین ارزشها را گرفتم،و این نیست مگر لطف و عنایت پروردگارنسبت به بنده اش.

خداوندا مرا ازاین همه لطف و عنایت دورمگردان و شهادت را نصیبم کن.

من برای کسی وصیتی ندارم ولی یک مشت درد و رنج دارم که براین صفحه کاغذ می خواهم همچون تیغی و یا تیری برقلب سیاه دلانی که این آزادی را حس نکرده اند بر سر اموال این دنیا ملت را،امتی را و جهانی را به نیستی و نابودی می کشانند،فرود آورم.خداوندا تو خود شاهد بودی که من تعهد این آزادی را با گذران تمام وقت هستی خویش ارج نهادم و با تمام دردها و رنجهائی که بعد ازانقلاب بر جانم وارد شد صبر و شکیبایی کردم ولی این را می دانم که این سران تازه به دوران رسیده نعمت آزادی را درک نکرده اند چون دربند نبوده اند یا در گوشه های دریاهای پاریس و لندن و هامبورگ بوده اند و یا در.....

و تو ای امام،ای که به اندازه تمامی قرنها سختیها و رنج کشیدی از دست این نابخردان خرد همه هیچ دان!لحظه لحظه این زندگی برتو همچون نوح،موسی و عیسی و محمد(ص)گذشت.

ولی تو ای امام و ای عصاره تاریخ بدان که با حرکتت،حرکت اسلام را در تاریخ جدید شروع کردی و آزادی مستضعفان جهان را تضمین کردی.ولی ای امام کیست که این همه رنجها و دردهای تو را درک کند و کیست که دریابد که لحظه ای کوتاهی ازاین حرکت به هرعنوان خیانتی به تاریخ انسانیت و کلیه انسانهای حاضر و آینده تاریخ می باشد.

ای امام درد تو را، رنج تو را می دانم چه کسانی با جان می خرند. جوان با ایمان،که هستی و زندگی تازه خویش را در راه به هدف رسیدن حکومت عدل اسلامی فدا می کند بله ای امام درد تو را جوانان درک می کنند اینان که ازمال دنیا فقط و فقط رهبری تو را دارند،و جان خویش را برای هدفت که اسلام است فدا می کنند و بدان ای امام تا لحظه ای که خون در رگ ما جوانان پاک اسلام وجود دارد. لحظه ای نمی گذاریم که خط پیامبرگونه تو که بخط انبیاءو تاریخ وصل است به انحراف کشیده شود.ولی ای امام من به عنوان کسی که شاید کربلای حسین را در کربلای خرمشهر دیده ام سخنی با تو دارم که از اعماق جانم و از پرپر شدن خون جوانان خرمشهر برمی خیزد و آن اینست.

ای امام از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهرسقوط کرد من یک ماه به طور مداوم کربلا را می دیدم هر روز که حمله دشمن بر برادران سخت می شد و فریاد آنها بی سیم را از کار می انداخت و هیچ راه نجاتی نبود به اتاق خود می رفتم گریه را آغاز می کردم و فریاد می زدم:«ای رب العالمین بر ما مپسند ذلت و خواری را».

دشمن باید بداند و این تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئه‌ای را که علیه انقلاب طرح‌ریزی کند، امت بیدار و آگاه با پیروی از رهبر عزیز، آن را خنثی خواهد کرد. آینده جنگ هم کاملاً روشن است که پیروزی نصیب رزمندگان اسلام خواهد شد و هیچگاه، ما نخواهیم گذاشت که خون شهیدانمان هدر رود. اگر امروز به انقلاب ما خدشه وارد شود، بدانید که به مسلمانان جهان خدشه وارد شده است، به آنها آسیب رسیده است و اگر به انقلاب ما رونق داده شد، آنها پیروز شده‌اند.